تولد
<p>عزیزم توی این مدت که منتظرت بودیم هرکسی یک چیزی راجع بهت می گفت. یکی می گفت: دخترتون دل سنگینه. یکی می گفت: چقدر ناز داره. یگی می گفت:... خلاصه که اعصاب من و بابا حسابی خورد شده بود. تا اینکه دلمونو یک دل کردیم و تصمیم گرفتیم فردا صبح بریم اصفهان ببینیم دکتر اونجا چی می گه.</p> <p>اگه اونم نظرش مثل دکتر اینجا باشه منو بستری می کنن و تو رو به زور به دنیا میارن.</p> <p>فقط خدا می دونه فردا اینموقع توی چه وضعیتی باشی.</p> اصلا نمی دونم دختری یا پسر؟ هرچند فرقی نداره. فقط مهم اینه که سالم و بی دردسر به دنیا بیای. با بابا تصمیم گرفتیم اگه دختر بودی اسمتو بزاریم شیدا و اگه پسر بودی کورو...
نویسنده :
مامان نیره
18:49