دختر وسواسی
طلا خانم چند روزیه حسابی وسواسی شدی.
یاد گرفتی هروقت یه چیزی بر میداری و ما بهت می گیم کخه میندازی زمین و شروع می کنی دستاتو پاک کردن.نه یه بار ، نه دوبار، ده بار....
یه چیزایی رو هم که مطمئنی کثیفه و نباید برداری برمیداری و فورا میندازی و دستاتو پاک می کنی مثل دمپایی بابا که عاشقشی.
یاد گرفتی می ری سمت بخاری بعد دستاتو تند تند تکون میدی یعنی داغه و نباید دست زد و می گی داغ غ غ (غ با تاکید)
دختر گلم بابای یاد گرفته تا یکی می خواد بره بیرون یا می بینه لباس بهش می پوشونیم بابای می کنه.این کارو عمو داوود یادت دادن.
مامانی و آقاجون از تهران برگشتن و واست یه شلوار زدر خوشگل و یک ریسه چشمک زن از همون ها که تو بهش می گی برق واست سوغات آوردن(دستشون درد نکنه)
راستی امروز بالاخره گولت زدم
و زرده تخم مرغتو توی ماست حل کردم و تو تا آخرش خوردی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی