شیداشیدا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

دخملم شیدا

4 شنبه سوری

1391/1/15 7:44
نویسنده : مامان نیره
771 بازدید
اشتراک گذاری

موش کوچولوی من قول داده بودم خاطرات روزهای قبل از عیدو بنویسم تا به خاطرات عید برسیم. از 4 شنبه سوری شروع می کنم.

واسه 4 شنبه سوری طبق رسم هر ساله مراسم در خونه مامانی انجام شد. عمه زهره رو هم با خودمون بردیم. خاله حوریه و بنیامین،دایی مهدی و زندایی،دایی امین و همسایه قدیمی خانم خردمند با دخترشونم بودن.

یه آتیش روشن کردیم و تو با دیدن آتیش ذوق کردی. دایی امین بقلت کرده بود و دایم از روی آتیش می پرید.

بقل هر کی می رفتی از آتیش می پروندت. اینقدر که آخر سر از همه بیشتر بوی دود می دادی.

فشفشه رو هم که روشن کردیم با تعجب نگاه می کردی.

آخر شب بخاطر دود زیادی که خورده بودی حالت تهوع داشتی و هرچی می خوردی برمی گردوندی.

خیلی خوش گذشت.

شیدا در آتش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان یسنا
15 فروردین 91 9:31
سلام سال نو مبارک دختر بامزه ای دارین ماشاالله ممنون که به سوالم جواب دادین ولی یه مشکلی که دارم اینه که همه تختهای نوجوان که دیدم بدون حفاظ هستن
ilijoon
17 فروردین 91 17:07
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخملم شیدا می باشد