خاطرات کیش
بعد یه غیبت دوباره سلام. بالاخره خدا کمک کرد و ما مسافرت رفتیم و به سلامتی برگشتیم. جای همه خالی خیلی خوش گذشت. عزیزم از نایین با تاکسی تا فرودگاه رفتیم و تو توی فرودگاه غذاتو خوردی و کلی بازی کردی. با یه پسر بچه که اسمش یادم نیست و قرار بود با ما به کیش بیاد کلی بازی کردی. توی هواپیما فورا شروع کردی به شیر خوردن که اوج گرفتن هواپیما گوشاتو اذیت نکنه و به خواب رفتی. توی طول پرواز بیدار شدی و بازی کردی. من چراغ بالای سرمو بهت نشون دادم و گفتم برق و تو کلی ذوق کردی و تکرار کردی. دوباره موقع نشستن هواپیما شیر خوردی و خوابیدی. البته گوشاتم با دستمال کاغذی بسته بودم. خدا رو شکر پرواز اذیتت نکرد. به محض رسیدن رفتیم خونه ای ک...
نویسنده :
مامان نیره
15:27